قیام عظیم و تاریخی امام حسین که با شهادت آن حضرت و یاران باوفایش در کربلا به وقوع پیوست، موجی از اعتراضات و نهضتهای گسترده را در سراسر جهان اسلام برانگیخت. این رویداد سرنوشتساز، الهامبخش حرکتهای اعتراضی متعددی شد که از اعتراضات فردی شخصیتهایی چون زید بن ارقم، انس بن مالک و عبدالله بن عفیف ازدی آغاز گردید و تا سخنرانیهای آتشین امام سجاد (علیهالسلام) و حضرت زینب و نیز قیامهای سازمانیافتهای همچون قیام مردم مدینه (واقعه حره)، قیام توابین و قیام مختار ثقفی را در بر گرفت. اگرچه این قیامها و اعتراضات یکی پس از دیگری با سرکوب مواجه شدند، اما تأثیر عمیق و غیرقابل انکاری در تضعیف پایههای حکومت بنیامیه داشتند و در نهایت زمینههای سقوط آنان را فراهم نمودند.
در میان فریادهای اعتراضی بلندشده علیه حکومت اموی، فریاد زید بن ارقم انصاری از جایگاه ویژهای برخوردار است. وی که از صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به شمار میرفت، هنگامی که شاهد بود عبیدالله بن زیاد با چوب بر لبها و دندانهای مبارک امام حسین (علیهالسلام) میکوبد، با شجاعت خطاب به او گفت: «سوگند به ذاتی که معبودی جز او نیست! من خود دیدم که لبهای رسول خدا بر این دو لب قرار داشت و آن را میبوسید». سپس از شدت اندوه به گریه افتاد. هنگامی که ابن زیاد علت گریه او را پرسید و با تهدید وی را مرخص کرد، زید بن ارقم با عزت از مجلس او خارج شد و در میان مردم فریاد برآورد: «شما پسر فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را به امارت برگزیدید! او نیکان شما را میکشد و بر اشرار شما حکومت میکند. شما به خواری رضایت دادید؛ پس دوری و ننگ بر کسی که به ذلت راضی شود».
این حرکتهای اعتراضی، که همگی از حادثه کربلا الهام گرفته بودند، نه تنها نشاندهنده عظمت تأثیر این واقعه بر وجدان بیدار جامعه اسلامی بود، بلکه بهتدریج چهره واقعی حکومت اموی را برای مردم آشکار ساخت. قیام توابین با انگیزه توبه از ترک یاری امام حسین (علیهالسلام) و قیام مردم مدینه در واقعه حره که با سرکوب خونین مواجه شد، و نیز قیام مختار که به خونخواهی شهدای کربلا شکل گرفت، هر کدام حلقهای از زنجیره مبارزاتی بودند که اگرچه در ظاهر شکست خوردند، اما مشروعیت حکومت بنیامیه را به چالش کشیدند و راه را برای انقلابات بزرگتر در آینده هموار کردند.