لغت نامه دهخدا
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه، واقع در 11هزارگزی شمال باختری نقده و در مسیر شوسه اشنویه به نقده. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 245 تن است. آب آن از رود گدارچای و محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قلعه لر. [ ق َ ع َ ل َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر و از لحاظ اداری تابع بخش بستان آباد از شهرستان تبریز، واقع در 17 هزارگزی شمال خاوری تبریز، و 8هزارگزی شوسه اهر به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 234 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).