قل احمدی

لغت نامه دهخدا

قل احمدی. [ ق ُ اَ م َ ] ( اِ مرکب ) دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، و ترکان آن را حق نظربکی گویند و حق نظربک شخصی بوده که در اهتمام در خانه پادشاه دست بر سینه مردم به زور تمام میزد، این ضرب به نام او مشهور شد. لوطیان گویند: ملاهایی که در این عصر به هم رسیده اند اگر یک قل احمدی بزنی همه مفقودالخبر میشوند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). میرنجات در نثر خود که مسمی است به آقارشکی نوشته: «برکونت قل احمدی زنم که مفقودالخبر شوی ». ( بهار عجم ) ( آنندراج ). و این اصطلاح الواط است و ترکان آن را سُقُلْمه به سین مهمله و حق نظر بکی گویند. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(قُ اَ مَ ) (اِمر. ) (لوطیان ) دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، سقلمه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ( لوطیان ) دست بزور تمام بر عضو کسی زدن سقلمه: در... ت قل - احمدی زنم که مفقود الخبری شوی.

ویکی واژه

(لوطیان)
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، سقلمه.

جمله سازی با قل احمدی

تخت دولت می نهد در هند دین احمدی کرسی اقبال محمودی چو غزنین می شود
مسعود زریبافان که قبل از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد عضو شورای شهر تهران در دوره دوم بود، در زمان انتخابات نهم ریاست‌جمهوری (سال ۱۳۸۴)، مسئولیت ستاد مردمی حمایت از احمدی‌نژاد را بر عهده داشت.
در اسفند ۱۳۴۴ محصص متن نمایشنامه صندلی‌ها را ترجمه نمود. یک سال پس از آن، در اول آذر ۱۳۴۵، متن نمایشنامه با ترجمهٔ او توسط انتشارات «طرفه» به کوشش احمدرضا احمدی و با سرمایهٔ ایرج گنجه‌ای، در پانصد نسخه به چاپ رسید.
نقش خلاف نسپرد از دل و دیده لاجرم هر که بچهره علی دید جمال احمدی
ایکه جویی ره بشرع احمدی سوی علی رو ز آنکه آن شهر معظم غیر از این یکدر ندارد
شور عشق احمدی بازم به جوش آورد دل بلبل آری در خروش آید ز بوی نوبهار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
عزیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز