عبدالرحمان لو

لغت نامه دهخدا

عبدالرحمان لو. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) نام طایفه ای است از طوائف قشقائی. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 85 ).

جمله سازی با عبدالرحمان لو

سپس غلام عبدالرحمان ادامه داد و گفت: هنگامى كه امام از نظافت خويش بپرداخت و بيرون آمد، ما به نوبه داخل شديم و نظافت كرديم. ديرى نگذشت كه امام بر اسبش سوار شد و قرآنى در پيش روى نهاد و... يارانش در برابر او به جانبازى و دفاع از حضرتش پرداختند و با شجاعت و مردانگى مى جنگيدند و شهيد مى شدند، من چون ديدم كه همه آن مردان مبارز و شجاع شهيد شده و به خاك و خون غلتيده اند، روى بر تافته و گريختم !
شرفکندی در سال ۱۳۵۲ (۱۹۷۳ م) یعنی زمانی که در دوره دکترا به تحصیل مشغول بود در پاریس از طریق عبدالرحمان قاسملو با برنامه و اساسنامه حزب دمکرات کردستان ایران آشنا شد و تقاضای عضویت در آن را نمودند.