لغت نامه دهخدا
صندلی دسته دار. [ ص َ دَ ی ِ دَ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) صندلیی که از طرفین دارای دسته باشد برای تکیه.
صندلی دسته دار. [ ص َ دَ ی ِ دَ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) صندلیی که از طرفین دارای دسته باشد برای تکیه.
صندلیی که از طرفین دارای دسته باشد برای تکیه
💡 درابتدا افزودن شیر، چای را غلیظتر میکند و شکر در آن سختتر حل میشود در صورتی که مایع مزبور در فنجان داغ نباشد. علاوه براین، مقدار شیر مورد استفاده بهطور طبیعی تعیینکننده رنگ چای است، از اینرو تا جایی شیر افزوده میشود که از آن رنگی مطلوب به دست آید. اگر اول شیر افزوده شود، تعیین نتیجه این کار بیشتر براساس حدس و گمان خواهد بود. البته، اگر چای در داخل یک لیوان دسته دار دم شود، زمانی که چای کیسهای برداشته شد باید شیر به آن افزوده شود.
💡 9- حاكم بامرالله كه در سال (386) به خلافت رسيد در سن يازده سالگى ديوانهوضع بود و احكام عجيبى صادر مى نمود. مثلا مدتى مردم را امر كرد بر در و ديوار مساجدو معابر و شوارع بخلفاء و صحابه، دشنام بنويسند و مدتى دستور داد هر چه سگ هستبكشند. زمانى فرمان داد زنان حق ندارند از خانه بيرون آيند و براى رفع احتياجات آنانكالاى مورد نياز را درب خانه ها ببرند و با ظرفى دسته دار مانندبيل داخل خانه كنند كه اگر مطابق ميل زنان شد بجاى آن وجهش را بگذارند.