صف باثبات

فرهنگستان زبان و ادب

{stable queue} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] صفی که طول آن از اندازۀ مشخصی بیشتر نمی شود

ویکی واژه

صفی که طول آن از اندازۀ مشخصی بیشتر نمی‌شود.

جمله سازی با صف باثبات

در دههٔ ۱۳۸۰، محمدرضا ساکت بین سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ مدیرعامل باثبات باشگاه فولاد مبارکه سپاهان بود.
مالزی به عنوان یکی از باثبات‌ترین سیاست‌های جهان، از نظر نفوذ اقتصادی در منطقه، بعد از سنگاپور رتبهٔ دوم را دارد؛ اما به‌لحاظ سبک زندگی ارگانیک‌تر است.
در این انفجار ۱۵ نفر زخمی شده‌اند که ۳ نفری که حالشان وخیم بود وضعیت باثباتی پیدا کردند.
زاده از ارحام یکدیگر باثبات و دوام عدل و عمرت چون نبات از تخم و چون تخم از نبات
برخلاف دوره قیصری، از سال ۱۹۱۷ به بعد کابینه دولت‌ها در دوره جمهوری وایمار دوام چندانی نداشتند و ائتلاف‌ها عمدتاً ناپایدار بودند. اندک دولت‌هایی در این دوره اکثریت رایشستاگ را در دست داشتند و توانستند دولت‌های باثبات تشکیل دهند.
و گفت: اثبات مکر است و علم باثبات مکر و حرکات غدر است و آنچه موجود است در داخل مکر غدر است.