شناس کردن

لغت نامه دهخدا

شناس کردن. [ ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آشنا کردن. معرفی کردن.

فرهنگ فارسی

آشنا کردن معرفی کردن

جمله سازی با شناس کردن

که مفهوم آن روشن است «و در شطرنج و نرد و هشت پای کردن از همالان برترم.» از ایران شناسان تنها هارولد بیلی کوشش برای دریافتن این بازی به کار بسته و پیداست که به نتیجه نرسیده‌است. شطرنج و نرد شناخته شده‌است، اما هشت پای به‌طور کامل شناسایی نشده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خوار یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز