شفق جلوه

لغت نامه دهخدا

شفق جلوه. [ ش َ ف َ ج ِل ْ وَ / وِ ] ( ص مرکب ) سرخگون. ( ناظم الاطباء ). که جل__وه شفق دارد. سرخرنگ:
هوا تمام شفق جلوه شد تماشا کن
چه کرده ای که دگر رنگ گل بیابانی است.ناصرعلی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سرخگون که جلوه شفق دارد

جمله سازی با شفق جلوه

صبح و ستاره و شفق و ماه و آفتاب بی پرده جلوه ها به نگاهی توان خرید
در خلال حداقل لکه‌های خورشیدی طوفان‌های مغناطیسی و جلوه‌های شفقی که معمولاً در کشورهای اروپای شمالی فراوانند در طی این دوره تناوب ۷۰ ساله واقعاً ناپدید شدند. در سال ۱۷۱۵ که فعالیت‌های خورشیدی مجدداً ظاهر شدند، جلوه‌های شفق در مکان‌هایی مثل استکهلم و کپنهاگ باعث نگرانی شدند.
این وی است اندر قبای سرخ گشته جلوه‌گر یا مکان اندر شفق خورشید خاور ساخته
بیا ای دل! تماشا کن طلوع ماه از هرمیزان فروغ نقره‌فامش، شفق را جلوه‌آرایی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز