سراپا دادن

لغت نامه دهخدا

سراپا دادن. [ س َ دَ ] ( مص مرکب ) کون دادن، و این محاوره لوطیانست. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). لواطت و اغلام و مغلم. ( مجموعه مترادفات ص 312 ):
داد عاشق پروری آن سروبالا میدهد
دیگران رو میدهند و اوسراپا میدهد.محمد سعید اشرف ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کان دادن و این محاوره لوطیانست

جمله سازی با سراپا دادن

برخى از منافقان، پيامبر را آزار مى دهند ومى گويند: او سراپا گوش است. (و به سخنهر كس گوش مى دهد.) بگو: گوش دادن او به نفع شماست، او به خداوند ايمان دارد و مؤمنان را تصديق مى كند و براى هر كس از شما كه ايمان آورد، مايه ى رحمت است و آنان كهرسول خدا را اذيّت وآزار مى دهند، عذابى دردناك دارند.
۶۲ سال با پدر که در ۱۳۶۰ درگذشت، ۷۶ سال با مادر که در ۱۳۷۴ دار فانی را وداع گفت: تا امروز ۶۴ سال با همسر و ۶۰ سال با فرزندان. ۹ سال در مدرسه امید (شاهپور بعدی) قزوین با معلمانی سراپا اخلاص و شوق تعلیم دادن و مدیری با شخصیت چون غلامرضا شمس فرزند شمس‌العلما عبدالرب آبادی از نویسندگان نامه دانشوران، برای گذراندن دوره ابتدایی و ۳ سال اول متوسطه؛ یک سال در خدمت فرهنگ قزوین به تدریس حساب در دبستان پهلوی و دبستان ۱۵ بهمن و اداره دفتر دبیرستان پهلوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مریم
مریم
باایمان
باایمان
دانش آموز
دانش آموز
فصاحت
فصاحت