سر یکی کردن
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
متحد شدن.
جمله سازی با سر یکی کردن
جهان پیشه کاری است ای مرد دانا که بر سر یکی نام بردار دارد
از خصوصیات تفنگ دو لول میتوان به این نکته توجه کرد که سر یکی از لولها کمی تنگتر است که البته با چشم نمیتوان تشخیص داد. این خاصیت برای آن است که لوله مذکور برای فاصلههای دورتر است و لول دیگر برای فاصله نزدیک است به این خاصیت اصطلاحاً چوک اسلحه میگویند.
دست رباب و سر یکی بسته به ده رسن گلو زیر خزینهٔ شکم کاسهٔ سر ز مضطری
سر یکی داریم و در یک سر نمی باشد دو تن دل یکی داریم و در یک دل نمی باشد دو یار
«به نظر میرسد که ملت ارمنی بر سر یکی از پیچهای سرنوشت خود قرار گرفتهاست. به خوبی میتوان دید که چگونه هر چه با فکر برخورد پیدا میکند بازتابی قوی در این ملت مییابد. در این ملت ارادهای غیرقابل انکار برای پذیرفتن و همرنگ شدن با فکر و فرهنگ غرب وجود دارد.»
این روستا به دلیل قرار داشتن بر سر یکی از شاه راه استان است دارای کاروانسراهای فراوان بودهاست.