لغت نامه دهخدا
سرریزه. [ س َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) نام گیاهی است خوشبوی. ( شرفنامه منیری ).
سرریزه. [ س َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) نام گیاهی است خوشبوی. ( شرفنامه منیری ).
نام گیاهی است خوشبوی
💡 ریزه وند، روستایی در دهستان بولی بخش بولی شهرستان چوار در استان ایلام ایران است.
💡 باران ریزه به بارانهایی با قطرات بسیار کوچک گفته میشود که حالتی بین مه و باران در هوا ایجاد میکند.
💡 از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال چایکار ریزهاسپور، باشگاه فوتبال فورتونا دوسلدورف، و باشگاه فوتبال هانوفر ۹۶ اشاره کرد.
💡 مشهدریزه یا به اختصار ریزه، شهری در بخش میان ولایت شهرستان تایباد استان خراسان مرکزی ایران است.
💡 ندارد روزی اهل قناعت چشم شور از پی سلیمان میبرد غیرت به مور از ریزهچینیها