سد رای

فرهنگستان زبان و ادب

سد رأی
{filibuster} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] روشی که اقلیت مجلس، معمولاً با ایراد سخنرانی های طولانی، برای ممانعت از رأی گیری به کار می بندد

جمله سازی با سد رای

دارم ضمیر روشن و رای منیر از آنک جز مهر روی دوست مرا در ضمیر نیست
رای تو سپهر است و دلت چشمهٔ خورشید بزم تو بهشت است و کفت چشمهٔ‌ کوثر
ور سواد لیل را یکشعله بخشد رای او منت خورشید نپذیرد دگر دهر ازضیا
که ای پیر دانای فرخنده رای بگوی این جوان را بترس از خدای
کلی و جزوی است از تأ‌ثیرگردون هرچه هست رای او زین هر دو معنی هر چه خواهد آن بود
از آن سکهٔ رفته رفتم ز جای فروماندم اندر سخن سست رای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اوشاخ
اوشاخ
ملک
ملک
متعاقبا
متعاقبا
فاک
فاک