سام گرشاسب

لغت نامه دهخدا

سام گرشاسب. [م ِ گ َ ] ( اِخ ) رجوع به سام و رجوع به گرشاسب شود.

جمله سازی با سام گرشاسب

💡 کمانی که گرشاسب در چنگ داشت در آن لحظ سام از میان برفراشت