سازش دادن

لغت نامه دهخدا

سازش دادن. [ زِ دَ] ( مص مرکب ) صلح دادن. آشتی ایجاد کردن. سازش ایجادکردن. توافق ایجاد کردن. رفع کدورت و اختلاف کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) صلح دادن آشتی دادن ایجاد توافق بین دو یا چند تن کردن.

جمله سازی با سازش دادن

بدون شك رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) هرگز اطاعتى از كافران و منافقاننداشت، اما اهميت موضوع به قدرى است كه به عنوان تاكيد براى شخص پيامبر (صلىاللّه عليه و آله و سلّم ) و هشدار و سرمشقى براى ديگران، روى اين موضوع مخصوصاتكيه كند، چه اينكه از خطرات مهمى كه بر سر راه رهبران راستين قرار دارد به سازش وتسليم كشيدن در اثناء مسير است كه گاه از طريق تهديد، و گاه از طريق دادن امتيازات،زمينه هاى
در این مجمع که از ۲۵ می تا ۱۷ سپتامبر ۱۷۸۷ در فیلادلفیا، پنسیلوانیا برگزار شد، جنیفر مانند دوست قدیمی‌اش بنجامین فرانکلین، از مقام یک دولتمرد بزرگ برخوردار بود. جنیفر از اعتبار خود (به علاوهٔ شوخ‌طبعی و شهرت به عنوان یک همراه خوش‌مشرب) استفاده کرد تا برای اتحاد قوی و دائمی استان‌ها، با آشتی دادن دیدگاه‌های مخالف و تنظیم سازش‌ها، کار کند که در نهایت باعث موفقیت این مجمع شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علامت یعنی چه؟
علامت یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز