دمه یو

لغت نامه دهخدا

دمه یو. [ دَ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج با 100 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیلرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جمله سازی با دمه یو

سپاه برف بر درها نگهبان دمه بر غارت جان ها موکل
گوی زمین عجب که به این صدمهٔ دمه سالم برون جهد ز خم صولجان برف
مردم از هجر دوست، یک دمه‌ای دل من زنده کن به زمزمه‌ای
خزان آمد و روزگار دمه ز چاره بماندند گردان همه
گفتی که چو چنگ در برت بنوازم من نای تو نیستم که دمهات خورم