خت کندی

لغت نامه دهخدا

خت کندی. [ خ َ ک َ ] ( اِخ ) نام چشمه ای است به افغانستان واقع در 53 هزار و پانصدگزی جنوب شرقی دوچینه و متصل برود کندی در علاقه کتواز ناحیه غزنی که بین 69 درجه و 6 دقیقه و 12 ثانیه ٔطول شرقی و 31 درجه و 41 دقیقه و 42 ثانیه عرض شمالی قرار دارد. ( از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2 )

فرهنگ فارسی

نام چشمه ایست به افغانستان واقع در ۵۳ هزار و پانصد گزی جنوب شرقی دو چینه و متصل برود کندی.

جمله سازی با خت کندی

در دوره قاجاریه به سبب کمبود آب، شهر بیرجند به کندی توسعه می‌یافت ولی همچنان مرکز ناحیه بود.
شاگرد پاسخ داد که کندی استاد اوست و قادر نیست او را توجیه کرده از این کار منصرف کند.
چست بر کندی مرا بی هیچ جرم و احتیال خرد بشکستی مرا بی هیچ حقدو غائله
زیرا که عیب و علت کندی کاردار سوهان علاج داند کرد و فسان فسون
اگر جان اف کندی ترور نمی‌شد، از جنگ ویتنام جلوگیری می‌کرد.
ز شاخ مهر چون گفتم که: بار الفتی چینم درخت الف ببریدی و بیخ مهر بر کندی