خاک نشین شدن

لغت نامه دهخدا

خاک نشین شدن. [ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بدبخت شدن. ناچیز و فقیر شدن.

فرهنگ فارسی

بدبخت شدن ناچیز شدن

جمله سازی با خاک نشین شدن

💡 بر زمین بوس امیری که بدریوزه جاه بر درش خاک نشین است سپهر دوار

💡 مرا به سوی نجف، جذبه ای عنایت کن که همچو مهر شوم بر در تو خاک نشین

💡 مگذر ز سر خاک نشینان به تکبر با چشم کم اینمجا منگر پایهٔ کم را

💡 زخیل خاک نشینان جماعتی دانم که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند

💡 رفتند عزیزان و چو نقش پی سالک ما خاک نشین از پی آن راه روانیم

💡 آدم کمینه خاک نشین درش بجان خلد برین به سایه دارالسلام اوست

تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز