جهل بهعنوان واژهای کلیدی در قرآنکریم و احادیث، در تقابلِ معنایی با علم قرار دارد. این مفهوم در لغت بهمعنای نادانی و ندانستن است. راغب اصفهانی، واژهشناسِ نامدار، در تحلیلِ این واژه سه گونه را برمیشمارد: نخست، حالتِ اصلی و پایهایِ جهل که بهمعنای خالیبودنِ نفس از هرگونه علم و آگاهی است. دوم، اعتقادداشتن به چیزی برخلافِ واقعیتِ آن، و سوم، انجامدادنِ عملی برخلافِ آنچه باید انجام شود، خواه فرد آن عمل را صحیح بداند یا نداند. همچنین جهالت غالباً بهمعنای انجامدادنِ عملی از روی ناآگاهی بهکار میرود. افزونبراین، گاه این واژه در معنایی گستردهتر از حُمق (نادانی در امورِ جاری و عادی زندگی) استفاده شده است.
کاربردهای قرآنی این واژه از اهمیتِ ویژهای برخوردار است. برای نمونه، در آیه ۱۳۸ سوره اعراف، حضرت موسی (علیهالسلام) به قومِ خود که تقاضای ساختنِ معبودی محسوس داشتند، نسبتِ جهل میدهد. در آیه ۷۲ سوره احزاب نیز انسان که بارِ امانتِ الهی را بر دوش کشیده، جَهول (بسیار جهلکننده) خوانده شده که نشاندهندهی بعدِ وجودی این مفهوم است. همچنین در آیات ۱۷ سوره نساء، ۵۴ سوره انعام و ۱۱۹ سوره نحل، واژه جهالت در اشاره به کسانی بهکار رفته که از سرِ نادانی مرتکبِ عملِ ناشایستی شدهاند.