هندوستان با توجه به اهمیت سوقالجیشی خود، همانند سایر مناطق، شاهد جنگها و لشکرکشیهای متعددی بوده که هر یک دارای آیین و شیوههای خاص خود هستند.
توزیع نیروهای ارتش در هندوستان بر پایۀ اهمیت استراتژیک مناطق گوناگون تحت فرمانروایی یک حاکم انجام میشد تا مشکلات حملونقل مرتفع گردد. برای نمونه، در ایالتهای مرزی شمال غربی که همواره در معرض تهدید یورشهای مغولان بودند، این نیاز توسط یگانهای مجرب و تحت فرماندهی سرداران شایسته و وفادار در طول دورۀ سلاطین دهلی تأمین میشد. بخش عمدهای از نیروهای ارتش، به همراه واحدها و قوای پادگانهای حکام ایالتی که تحت امر کوتوال قرار داشتند، در پایتخت یا در شهرها و اردوگاههایی که حاکم در آن مستقر میشد، متمرکز میگردید.
نظام پادگانی، که به نظر میرسد سلاطین هند آن را از طریق حکام غزنوی از خلفای عباسی به ارث برده بودند، همواره مورد توجه و حمایت بود. بسیاری از امیران علاقهمند بودند تا ضمن تعمیر و بازسازی قلعههای قدیمی، به احداث دژهای جدید در راستای گسترش قلمرو تحت فرمان خود بپردازند. همچنین، با امکانپذیر شدن استفاده از توپ، تغییراتی در قلعههای نظامی ایجاد کردند تا توان دفاعی آنها افزایش یابد.
هرگاه ضرورت جنگ پدید میآمد، اقدامات و درگیریهای نخستین بر عهدۀ یگانهای محلی قرار میگرفت. در مواردی که این نیروها برای مقابله کافی نبودند، پیش از درخواست کمک از پایتخت، قوای تقویتی از مناطق مجاور فراخوانده میشد. این رویکرد، امکان واکنش سریع و هماهنگی مؤثر در برابر تهدیدات را فراهم میساخت.