تقلید اعلم بهعنوان یکی از مهمترین مباحث فقه استدلالی، به معنای پیروی از مجتهدی است که در مقایسه با دیگر مجتهدان، توانایی و مهارت بیشتری در استنباط احکام شرعی از منابع اصلی (کتاب، سنت، عقل و اجماع) دارد. این رویکرد در مقابل تقلید از مجتهد غیر اعلم قرار میگیرد و بر برتری علمی مجتهد از حیث آگاهی عمیقتر به قواعد استنباط، تسلط بیشتر بر منابع روایی و فهم دقیقتر و ظریفتر از نصوص دینی استوار است. مجتهد اعلم بهعنوان ماهرترین فرد در فرآیند اجتهاد شناخته میشود که توانایی تشخیص احکام شرعی را با دقتی بالاتر دارا میباشد.
در میان علمای اصولی، دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب تقلید از اعلم دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. مشهور اصولیان قائل به وجوب تقلید از اعلم هستند و برای اثبات این نظر به ادلهای همچون اجماع و روایات استناد میکنند. در مقابل، گروهی از اصولیان وجوب چنین تقلیدی را ضروری نمیدانند و اجازهٔ تقلید از هر مجتهدی را صرف نظر از اعلم بودن او جایز میشمرند. علاوه بر این، برخی از اندیشمندان با تفصیل در مسئله، بین مواردی که نظر مجتهد غیر اعلم با فتوای مجتهد اعلم متوفی مطابقت ندارد ـ که در این صورت تقلید از اعلم لازم است ـ و مواردی که مطابقت وجود دارد ـ که در آنجا وجوبی برای تقلید از اعلم نیست ـ تمایز قائل شدهاند.
همچنین، دستهای دیگر از صاحبنظران معیار وجوب تقلید از اعلم را مطابقت با احتیاط شرعی دانستهاند. بر این اساس، اگر تقلید از مجتهد غیر اعلم با اصل احتیاط در امور شرعی ناسازگار باشد، تقلید از اعلم واجب خواهد بود؛ اما اگر تقلید از غیر اعلم با رعایت احتیاط همراه باشد، در این صورت الزامی برای تقلید از اعلم وجود ندارد. این تفصیلها نشاندهندهٔ عمق و ظرافت مباحث اصولی در تبیین حدود و شرایط تقلید است و نقش مهمی در تعیین تکلیف مقلدان در مواجهه با آرای مجتهدان دارد.