تحمل فشار روانی
ویکی واژه
جمله سازی با تحمل فشار روانی
کاپیتان بارتلت دستور داد تمام درهایی که به ورود آب کمک میکنند بسته شوند و سفارش کرد سیگنالهای خطر به کشتیهای اطراف بفرستند و قایقهای نجات را آماده کنند. از بخت بد یک حادثه دیگر در انتظار خدمه کشتی بود. درهایی که در موتورخانه بسته شده بود تحمل فشار آب را نداشت و خراب شد. حالا آب در موتورخانه هم جریان داشت.
«به عنوان هواداری که عاشق استقلال هستم اومدم باشگاه محبوبم خدمتکنم و برای سربلندیش تلاش کنم اما متأسفانه شرایط ناگهانی که برای خانوادم پیش اومد و فشار و حاشیهای که برای باشگاه محبوبم ایجاد کردن، تحمل فشار بر روی باشگاه بخاطر خودم رو اخلاقی ندونستم و استعفامو تقدیم کردم»
در این حال، در پی ادامه حملات ارتش سرخ در دو طرف رود دنیپر، سپاه ۵۳ ارتش دوم ورماخت، با تحمل فشار از ناحیه روگاچف-ژلوبین، همچنان قادر به عبور از دنیپر نشده بود.
گروهی دیگر از کانیها حاصل از تحمل فشار و گرمای شدید هستند؛ مثل زغالسنگ که میتوان آنها را در شاهرود یافت. برخی دیگر هم از سرد شدن خاکستر آتشفشان هستند؛ مثل گوگرد و توف. همچنین، سرد شدن گدازه آتشفشان باعث به تشکیل پوکه و سنگ پا میشود.
جاده ۶۰ کیلومتری روسلافل به مگلین، شریان اصلی شمال به جنوب برای گودریان، «بسیار بد» توصیف شده است. در این مدت با وجود فرمان فرماندهی عالی نیروی زمینی آلمان به سپاه ۲۴ موتوریزه ورماخت جهت پیشروی به سمت گومل از جانب شرقی، این یگان با تحمل فشار از جانب دشمن و مشکلات تدارکاتی قادر به این عمل نبود.