متأسفانه در این ناحیه به دلیل عدم فرهنگ صحیح استفاده از پارک و کارهایی نظیر روشن کردن آتش زیر درختان، کندن پوست درختان با چاقو، ریختن زباله و استفاده از تفنگهای ساچمهای محیط زیست تخریب میشود.
جان خسرو دل خسته را خون ریختن فرموده است خلقی به منت یک طرف، آن شوخ تنها یک طرف
راه سنتی تهییه آن ریختن شکر در روی ماهیتابه با شعله ی کم هست.شکر ها آب میشود و تبدیل به پولکی میشود.
ترک چشمت گر نخواهد خون مردم ریختن در کفش ز ابرو و مژگان این کمان، تیر چیست
تا بر درت هر کس روان چون آب چشمم نگذرد بر خاک آن ره خارها خواهم ز مژگان ریختن
ترک من تیغ به کف، بر زده دامن برخاست جان فدایش که به خون ریختن من برخاست