اگاه دل
فرهنگ عمید
۲. هوشیار.
فرهنگ فارسی
دل آگاه
جمله سازی با اگاه دل
سالک آگاه دلی رهبرش جبهٔ صوف شتری در برش
در خاطر آگاه دلان معنی عقلی در دیده ی صاحب نظران صورت جانی
نفس آگاه دلان عاجز شیطان نشود سگ کم از شیر نباشد چو شبان با گله است
آگاه دل خدیوش مسعود خواند و گفت این نو نهال ملک سعادت برآورد
مدتی کز حق نبود آگاه دل «لم یزل انا سجدنا للقرود»