الینجه

الینجه

لغت نامه دهخدا

الینجه. [ اَ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سهرورد بخش قیدار شهرستان زنجان، در 29 هزارگزی شمال باختری قیدار و 6 هزارگزی راه عمومی، در محلی کوهستانی واقع و سردسیر است. سکنه آن 373 تن شیعه و ترکی زبانند. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات دیمی، انگور و میوه ها و شغل مردم زراعت، گله داری، قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

الینجه ( به لاتین: Əlincə، به ارمتی: Երնջակ یرنیاک ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان جلفا واقع شده است.   الینجه ۶۳۴ نفر جمعیت دارد. آرامگاه و زیارتگاه فضل الله نعیمی حروفی در دامنه تپه ای مشرف به روستا واقع شده است. قرا اسکندر، حاکم قراقویونلو در سال ۱۴۳۷ میلادی به دست پسرش شاه قباد در قلعه کشته شد.
الینجه

جمله سازی با الینجه

چون به ظلم از ملک شروانش طلب کردند و رفت بر در آلینجه بود آن نطفه شمر و یزید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عضو
عضو
الم
الم
توحید گوی
توحید گوی
کپه اقلی
کپه اقلی