اختیار در عبرت گیری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اختیار در عبرت گیری (قرآن). انسان در عبرت گیری و پندگیری، اختیار و آزادی دارد. بر این مهم در قرآن کریم تأکید شده است.
انسان اختیار و توانایی بر پندگیری از قرآن دارد و در این امر مختار است:کلا انه تذکرة• فمن شاء ذکره. «چنین نیست که آنها می گویند آن قرآن یک تذکر و یادآوری است؛ هر کس بخواهد از آن پند می گیرد». کلا انها تذکرة• فمن شاء ذکره. «زنهار (چنین مکن) این (آیات) پندی است؛ تا هر که خواهد از آن پند گیرد».
عبرت گیری از نظام شب و روز
انسان در عبرت گیری از نظام شب و روز و پی بردن به قدرت خدا اختیار و آزادی دارد:وهو الذی جعل الیل و النهار خلفة لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا. «و اوست کسی که برای هر کس که بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاسگزاری نماید شب و روز را جانشین یکدیگر گردانید».

جمله سازی با اختیار در عبرت گیری

💡 و گفت: علامت عارف آن بود که بیشتر خاطر او در تفکر بود و در عبرت، و بیشتر سخن او ثنا بود و مدحت حق، و بیشتر عمل او طاعت، و بیشتر نظر او در لطایف صنع بود، و قدرت.

💡 ظلم از آن قوم و الأمان از من خلق در عبرت آن زمان از من

💡 در لوح محفوظ نميتواند تاءثيرى در عبرت گيرى مردم داشته باشد، در حالى كه بودناين دو شهر بر سر راه كاروانها و ساير رهگذران مى توانست اثر عميقى در آنها بگذارد،لحظهاى در آنجا درنگ كنند، و بينديشند و دل عبرتبينشان از ديده نظر كند، و اين سرزمينبلا ديده را آينه عبرت داند، گاهى در كنار سرزمين قوم لوط و گاهى در كنار سرزميناصحاب الايكه، سرانجام سيلاب اشك را بر سرنوشت آنها از ديده روان سازند!

💡 چند باید بود در عبرت‌سرای روزگار تهمت‌آلود نفس چون پیکر بیجان صبح

💡 فرق نتوان یافتن در عبرت‌آباد ظهور اشک شمع انجمن تا گریهٔ شمع مزار

💡 زبان، روح، نفس، عقل، معرفت، سر، قلب. هر كدام از اينها، احتياج به پايدارى وايستادگى دارد، ايستادگى زبان، راستى در اقرار (گفتار) است. ايستادگى روح،راستى در استغفار است. ايستادگى نفست راستى در اعتذار (توبه ) است. ايستادگىعقل، در عبرت گرفتن است. ايستادگى معرفت راستى در افتخار (به دين ) است.ايستادگى سر، خوشنودى به جهان اسرار (غيب ) است. ايستادگى قلب، راستى در يقين وشناخت خداوند جبار است.