احرون

لغت نامه دهخدا

احرون. [ اَ ح َرْ رو ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حَرة. ( منتهی الارب ). زمینهای سنگلاخ سوخته.

فرهنگ فارسی

زمینهای سنگلاخ سوخته

جمله سازی با احرون

سلوکیه پیه ریا یکی از اسقف‌نشین های پاتریارک ارتدوکس یونانی انطاکیه بود، کلیسای ارتدوکس سریانی (میافیزتیک) اسقف‌هایی را در قرن هشتم و نهم پس از میلاد در این شهر منصوب کرد که سه اسقف آن شناخته شده‌اند. آخرین اسقف معروف سریانی ارتدوکس سلوکیه، آحرون (۸۴۷/۸۷۴ میلادی)، در فهرست های میکائیل سوری ذکر شده است. همچنین از قرن یازدهم تا سیزدهم موسسات رهبانی گرجی در اطراف سلوکیه وجود داشت.