[ویکی فقه] بیان به معنای رافعِ ابهام یا اجمال یک شیء است. اجمال و بیان به بحثی اصولی پیرامون مبهم و مبیّن اطلاق می شود و از مباحث علم اصول است. اجمال عبارت است از هر چیزی که دلالت آن بر مراد، روشن نباشد (هو ما لم تتضح دلالته). این تعریف جامع ترین تعریف به نظر می رسد؛ چون «ما» در تعریف مذکور هم شامل لفظ و هم شامل فعل می شود. بیان، که در اصطلاح اصولیون مبیِّن نیز گفته می شود، عبارت است از هر قول یا فعلی که بیان کننده مجملی باشد و ابهام و اجمال را بر طرف سازد.بیان بر دو قسم است: بیان قولی؛ بیان فعلی. نکته فرق میان اجمال و مجمل آن است که اجمال، در معانی و مجمل غالباً در الفاظ به کار می رود. بیان قولی بیان قولی مانند: سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله) درباره زکات که فرمود: «فیما سقت السماء العشر» در آن چه که از باران آبیاری می شود یک دهم است».این سخن بیان کننده مقدار زکات واجب از زراعت دیمی است. بیان فعلی ...
جمله سازی با اجمال و بیان
💡 هـمـانـگـونـه كـه در آيـات گـذشـتـه بـطور اجمال و سر بسته خوانديم، سرانجام امواجخـروشان آب همه جا را فرا گرفت، آب بالا و بالاتر آمد، گنهكاران بى خبر به گمانايـنـكه يك طوفان عادى است به نقاط مرتفع و بر آمدگيها و كوههاى زمين پناه بردند، اماآب از آن هم گذشت و همه جا در زير آب پنهان شد، اجسام بيجان طغيانگران، و باقيماندهخانه ها و وسائل زندگانيشان در لابلاى كفها روى آب به چشم مى خورد!
💡 50- ناگفته نماند كه تفريط عايشه و حفصه بررسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به طور اجمال و به گونه ديگر در صحيح بخارىكتاب مظالم باب الفرقة والعلية المشرّفة، ج 3، ص 104 و در كتاب تفسيرذيل آيه تبتغى مرضات ازواجك، ج 6، ص 68 و در صحيح مسلم كتاب طلاق، ج 10 بشرحنووى، ص 73 نيز ذكر شده است.
💡 امـا در مـورد تطبيق اين كلمه، همانگونه كه در تفسير آيه بيان كرديم، قرآن بطور سربسته از آن گذشته، گوئى بنابر اجمال و ابهام بوده، تنها وصفى كه براى آن ذكركرده اين است كه با مردم سخن مى گويد، و افراد بى ايمان را اجمالا مشخص مى كند، ولىدر روايات اسلامى و سخنان مفسرين، بحثهاى زيادى در اين
💡 در عین حال حسنزاده آملی بهطور اجمال و تلویح نسبت بعضی نظریات در تعریف بهشتیان به خود از سوی بعضی شرکت کنندگان در دروسش را رد کرد که بعضی سایتهای عمدتاً مخالفان صمدی آملی آن را تکذیبیه علیه وی اعلام نمودند.
💡 سـپس با استفاده از روش اجمال و تفصيل به شرح اين جمله سربسته پرداخته مى گويد:(ايـن بـازگـشت شوم و مرجع سوء همان دوزخ است كه در آن وارد مى شوند و به آتش آنمى سوزند، و چه بستر بدى است آتش دوزخ !) (جهنم يصلونها فبئس المهاد).
💡 مسلمانان حاضر در آن محفل اجماعا از حضرت نبى اكرم پرسيدند يارسول الله آيا شما حضرت فاطمه را به عقد مزاوجت حضرت على مرتضى در آوردىحضرت فرمود بلى آن جماعت همگى گفتند خداوند براى آن دو اين ازدواج را مبارك فرمايدو امورشان را به سامن برساند (اين مضامين برسبيل اجمال و اختصار از كتاب دلائل الامامته طبرى متخذ است.)