ابوجحیفه وهب بن عبدالله

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَبوجُحَیْفه، وهب بن عبداللـه بن مَسْلمه، از بنی سُوائه بن عامر ابن صَعصَعه (د ح۷۴ق/۶۹۳م)، از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد.
در برخی منابع نام پدر او «جابر» یا «وهب» نیز آمده است.
ابن حزم، علی بن احمد، ج۱، ص۲۷۳، جمهره انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق.
وی علاوه بر آنچه شخصاً از پیامبر صلی الله علیه و آله دیده و شنیده و سالها بعد به عنوان خاطرات کودکی آن ها را باز گفته است، از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله چون حضرت علی علیه السلام و براء بن عازب نیز حدیث شنیده و روایت کرده است.
ابن قیسرانی، محمد بن طاهر، ج۲، ص۵۴۰، الجمع بین الرجال الصحیحین، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۳ق.
ابوجحیفه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله چندان در مدینه نماند و در پی آبادانی شهر کوفه که از ۱۷ق/۶۳۸م آغاز شد، همراه خاندان بنی سواءه راهی کوفه گشت و آن جا را به عنوان وطن برگزید.
بخاری، محمد بن اسماعیل، ج۴ (۲)، ص۱۶۲، تاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
...

جمله سازی با ابوجحیفه وهب بن عبدالله

ابن عدى نيز گفته است كه وهب بن حفص از صالحان به شما مى آمد. او از كثرت زهد وپارسايى مدت بيست سال لب فرو بست و با هيچكس سخن نگفت، ولى همين مرد، دروغهاىشگفت انگيز و شاخدار ساخته است (916)!
نظير آن حديث وهب بن حمزه است كه در شرح حال وهب در ((اصابه )) آمده است: با علىمسافرت كردم، از وى ناراحت شدم. وقتى برگشتم شكايت او را به پيغمبر نمودم.
مـا ابـتـدا بـراى اطـلاع خـواننده محترم، سرگذشت آن حضرت را طبق گفتار برخى مفسراناهل سنت؛ مانند وهب بن منبه و نيز سِفْر ايوب (تورات )(615) و پاره اى از روايات كهشـبـيـه هـمـان گـفـتـار در آن هـا ذكـر شـده اسـت، بـه طـور خـلاصـهنـقـل مـى كـنـيم و سپس آن چه را موافق با تحقيق و مذهب حق است در اين باره از نظر شما مىگذرانيم.
ولى در سفر تكوين تورات فصل 35 جمله 18 مى خوانيم كهراحيل پس از آنكه بنيامين متولد شد، چشم از جهان فرو بست، و در بعضى از روايات كهاز وهب بن منيه و كعب الاحبار نقل شده، نيز همين معنى آمده است كه به نظر مى رسد ازتورات گرفته شده باشد.
صاحب مجمع البيان، سپس از وهب بن منبه نقل مى كند كه گفت ه: عيسى (عليه السلام ) ايندو رسول را به انطاكيه فرستاد. رسولان به انطاكيه رفتند، و به حضور شاه نرفتندو اقامتشان در آن شهر به طول انجاميد تا آنكه روزى شاه از دربار بيرون آمد، پس اين دونفر تكبير و ذكر خدا گفتند. شاه سخت در خشم شد، و دستور داد آن دورسول را به زندان برده و به هر يك صد تازيانه بزنند.
پدرش هبيرة بن ابى وهب بن عمرو بن عائد بن عمران بن مخزوم نام داشت. جعده مردىجنگجو، شجاع و فقيه بود كه حضرت امير (ع ) او را والى خراسان نمود. جعده جزوصحابه است كه رسول خدا (ص ) را همراه با مادرش، امّ هانى، در روز فتح مكّه ديده است؛ اما در آن روز پدرش، هبيره همراه عبداللّه بن زبعرى به نجران گريخت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
ارق ملی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز