اب تنزیه

لغت نامه دهخدا

( آب تنزیه ) آب تنزیه. [ ب ِ ت َ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) پیش یهود آبی است آمیخته بخاکستر گاو سوخته [ گاوی سرخ که بنی اسرائیل بکشتن وسوختن آن مأمور شدند ] و چوب سرو و زوفا و ارغوان و آن را بر تن کسی که مس میت کرده ریزند، و آن کس که پس از مس میت این آب بر او نریزند از ملت اسرائیل طرد شده و کشتن او واجب آید. ( از قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

( آب تنزیه ) پیش یهودی آبی است آمیخته بخاکستر گاو سوخته

جمله سازی با اب تنزیه

جز ذات احد نیست‌، چه تشبیه و چه تنزیه خواهی صنم ایجاد کن و خواه صمد گیر
در مقابل تعطیل، نظریه اصلاحی تثبیت (پیگیری و اثبات صفات خدا بر مبنای مفاهیم انسانی موجود) و در مقابل تشبیه، نظریه اصلاحی تنزیه (مبری و برتر دانستن خدا از خصایص انسانی) وجود دارد.
تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة رساله‌ای سیاسی از محمدحسین نائینی در محدودهٔ نظریهٔ شیعی حکومت جور در دورهٔ غیبت و در دفاع از حکومت انتخابی و مخالفت با سلطنت مطلقه و حکومت استبدادی است که آن را در ربیع‌الاول ۱۳۲۷ ق. (پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و پیش از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان) نوشت و در همان سال در بغداد به چاپ رساند
در دین، تنزیه به معنی برتری و تعالی خدا نسبت به آفرینش است. در دینشناسی یهودی قرون وسطا، خدا با نام بی پایان شناخته می‌شد. در اسلام، نیز ذات خداوند از توصیف مبرا دانسته می‌شود و شرق و غرب متعلق به الله دانسته می‌شود. در دیگر ادیان نیز مراتب تنزیهی وجود دارد.
سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ تنزیه نفس خویش کرد، و خود را ستود، که وی را سزد که خود را ستاید، پاکست و بی‌عیب، بی‌زن و بی‌فرزند، بی‌خویش، و بی پیوند، خود بی‌یار، و همه عالم را یار، خود بی‌نیاز، و همه عالم را کارساز.
تنزیه صد شبنم حیاپروردهٔ تشبیه تو جان صد عرق آب بقاگل‌کردهٔ لطف تنت