سبتای بهادر

لغت نامه دهخدا

سبتای بهادر. [ س ُ ب ُ ب َ دُ] ( اِخ ) از اعیان امراء چنگیزخان که بایمه نوین بتعاقب سلطان محمد خوارزمشاه مأمور شدند. رجوع به تاریخ مغول ص 28، 36، 37، 39،48، 50، 52، 55، 69، 147، 148، 153 و رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 79، 92، 112، 115، 117، 120، 135، 136، 150، 212، 224 و ج 2 ص 111 و 199 شود:
وزین رو بقزوین سبتای بجنگ
در آمد بکردار غران پلنگ.؟ ( از سعدی تاجامی ص 118 ).لشکر عشق ترا پای من آوردم و بس
همچو در جنگ براق از همه میران سبتای.؟ ( از سعدی تا جامی ص 29 ).

فرهنگ فارسی

از اعیان امرائ چنگیز خان که بایمه نوین بتعاقب سلطان محمد خوارزمشاه مامور شدند

جمله سازی با سبتای بهادر

به‌طوری‌که در هنگام حملهٔ مغول در جنب نیشابور قدیم شهر معتبر دیگری به نام شادیاخ بنا شده و در واقع در این دوران همین شهر شادیاخ است که از آن به عنوان نیشابور یاد می‌شود. در نخستین عبور لشکریان جبه نویان و سبتای بهادر سرداران مغول که مأموریت دستگیری سلطان محمد از طرف چنگیز به آن‌ها داده شده بود، از خراسان، حکمران نیشابور تصمیم به تسلیم گرفت و با تقدیم هدایای نفیس و علوفه لشکر به آنان برای شهر نیشابور و مردم آن امان گرفت و باروی شهر را به‌دست خود و به فرمان سران سپاه مغول ویران کرد.
در اوایل سدهٔ هفتم (۶۱۶ ﮪ.ق) که مغولان به خراسان حمله‌ور شدند، سلطان محمد خوارزمشاه نتوانست در مقابل لشکریان مغول مقاومت کند و در حین فرار از نیشابور، از طریق اسفراین به استرآباد رفت و پسر او جلال‌الدین در برابر مغولان مقاومت می‌کرد؛ در این درگیری‌ها شخصی که اسفهسالاران نظام‌الدین علی لقب داشت بر اسفراین و بندوار و توابع آن و اسفهسالار ابو حسن قلعهٔ صلوک که همان دژ صعلوک در شمال غرب اسفراین را بر عهده داشت که میان حاکم اسفراین و صعلوک جنگ‌های سختی صورت گرفت که بیشتر آبادی‌ها ویران گشت در حین همین درگیری‌ها سپاهیان مغول بر جلال‌الدین پیروز شده و راهی شهر نیشابور و ولایت‌های تابع آن شدند سرپرستی سپاهیان بر عهدهٔ دو سردار معروف به نام جبه نوین و سبتای بهادر بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل یعنی چه؟
قمبل یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
شکوه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز