دختر خواندگی

لغت نامه دهخدا

دخترخواندگی. [ دُ ت َ خوا / خا دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی دخترخوانده. رجوع به دخترخوانده شود.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی دختر خوانده

جمله سازی با دختر خواندگی

💡 این دختر، دختر واقعی «اوربان» نبود بلکه مسلمان زاده‌ای است که پدر و مادر خود را در حمله‌ای که مسیحیان به روستای آن‌ها کردند و آن‌ها را قتل عام نمودند از دست می‌دهد. «اوربان» نیز او را از بازار برده فروشان خریده و به دختر خواندگی قبول می‌کند.

💡 پس از رسیدن به تاج و تخت، او تصمیم گرفت تا قدرت سلطنت را در بکجه یکپارچه و مستحکم کند. او قدرت اشراف را کاهش داد و سیستم حکومت های محلی با رؤسای منطقه ای منصوب شده توسط دربار را راه‌اندازی کرد. او با وی هونگران دختری که قبیله جین او را به دختر خواندگی گرفته بود و بویو وا دختر پادشاه گیه ازدواج کرد و الگوی ارثی پدر و پسری را برای جانشینی تاج و تخت ایجاد نمود و پایتخت را به هان‌سئونگ (جنوب شرقی سئول امروزی) منتقل کرد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز