بیمه کننده

لغت نامه دهخدا

بیمه کننده. [ م َ / م ِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) شرکت یا بنگاهی که اشخاص و مؤسسات و اموال آنها را درمقابل خطرها و حوادث بیمه کند. رجوع به بیمه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شرکت یا بنگاهی که اشخاصر و موسسات و اموال آنها را در مقابل خطرها و حوادث بیمه کند.
شرکت یا بنگاهی که اشخاص و موسسات و اموال آنها را در مقابل خطرها و حوادث بیمه کند.

جمله سازی با بیمه کننده

متمایز کردن علم از شبه‌علم ملزم به داشتن مفاهیم کاربردی در شاخه‌های سلامت و مراقبت، گواهی کارشناس، سیاست‌های زیست‌محیطی، و آموزش‌های علمی است. راه‌های درمانی با زنگار در مفاهیم علمی که در واقع آزمایش علمی غیرواقعی است و ممکن است برای بیماران، درمان کنندگان، بیمه کننده گان، تصمیم گیرندگان دولت و عموم مردم اتخاذ کردن تصمیم نادرست، ناکارآمد، پرهزینه و حتی خطرناک باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال حافظ فال حافظ فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت