اوقل

لغت نامه دهخدا

اوقل. [ اَ ق َ ] ( ع ن تف ) برکوه برآینده تر: هو اوقل من غفر؛ او از بزغاله کوهی بر کوه بهتر بالا میرود. ( ناظم الاطباء ): اوقل من وغل. ( از مجمع الامثال میدانی ).

جمله سازی با اوقل

در مورد ریشه واژه اولان حدس‌هایی وجود دارد. ممکن است واژه ترکی اوقلان به معنی مرد یا پسر جوان توسط تاتارها یا ترک‌ها وارد زبان لهستانی شده و به صورت اولان از لهستانی به زبان‌های دیگر اروپایی راه یافته باشد.
تپه بستان اوقلی ۴ مربوط به دوره ساسانیان - دوره ایلخانی است و در شهرستان بوئین‌زهرا، روستای شاخدار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۱۶۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه اوقلان قیزقلعه سی مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان قزوین، بخش طارم سفلی، روستای سزنق واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۳۲۵۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در زمان حکومت بویه در بغداد (۴۴۷*۳۳۳ هجری قمری) کردهای هزبانی توانستند شاهزاده‌ای مقتدر در اربیل تأسیس کنند که جایگاه شایسته خود را بازیافت و روابط تجاری محکمی با شاهزادگان همدان و اوقلی در موصل و سوریه داشت.