العازار

لغت نامه دهخدا

العازار. [ اَ ] ( اِخ ) نام کاهنی است. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
العازار. [ اَ ] ( اِخ ) نام شخصی لاوی از نسل مراری. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
العازار. [ اَ ] ( اِخ ) نام جنگجو و شجاع معروف که در «اول تواریخ ایام » از کتب عهد عتیق برخی ازاعمال او آمده است. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
العازار. [ اَ ] ( اِخ ) نام پسر ابی ناداب که مستحفظ تابوت عهد بود پس از آنکه فلسطینیان آن را پس فرستادند. ( از قاموس کتاب مقدس ).
العازار. [ اَ ] ( اِخ ) بمعنی مدد خدا. سومین پسر هارون و جانشین او. وفات العازار بقولی 25 سال پس از وفات موسی اتفاق افتاد.( از قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به همین قاموس شود.

فرهنگ فارسی

بمعنی مدد خدا. سومین پسر هارون و جانشین او.

جمله سازی با العازار

اسحاق العازار اسرائیلز (به هلندی: Isaac Lazarus Israëls)، نقاشِ یهودی‌تبار هلندی و از تاثیرگذاران بر مکتب امپرسیونیسم آمستردام بود. وی فرزند جوزف اسرائیلز، نقاش پرآوازه هلندی بود.
«و اینک یکی از بنی‌اسرائیل آمد و زنی مدیانی را نزد موسی و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل نزد خانواده‌اش آورد، در حالی که در آنجا گریه می‌کردند. وقتی فینحاس بن العازار، پسر هارون کاهن آن را دید، برخاست و از جماعت خارج شد و نیزه ای در دست گرفت و به دنبال مرد اسرائیل رفت و به داخل خانه رفت. اتاق داخلی و هر دو مرد اسرائیلی و زن را در بدن او سوراخ کرد و به این ترتیب طاعون از بنی‌اسرائیل محو شد، با این حال بیست و چهار هزار نفر از طاعون مردند.» اعداد 25:6–9 (نسخه استاندارد اصلاح شده)