ارتهان

لغت نامه دهخدا

ارتهان. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گرو گرفتن. ( منتهی الارب ). گرو ستدن. بگرو ستاندن. بگرو فاستدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). گرو کردن: و چون ملکی یا ناحیتی مسلم شدی صاحب آن ملک را بر سبیل ارتهان بخوارزم آوردندی. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع. ] (مص م. ) گرو گرفتن.

فرهنگ عمید

به گرو گرفتن، گرو کردن، گروگان گیری.

ویکی واژه

گرو گرفتن.

جمله سازی با ارتهان

💡 مساءله 28 - مال الرهانه در دست مرتهن امانت است به اين معنا كه اگر تلف و يامعيوب شود و او در آن مال تعدى و تفريط نكرده باشد ضامن نيست، بله اگر در دست اوبه طور مضمون قرار داشته باشد چون مرتهن آن را از راهن غصب كرده و يا به عنوانعاريه مضمونه مثلا گرفته باشد و بعد از عاريه آن را رهن مطلب خود قرار داده باشدضمانتش كه به خاطر عاريه آمده بود به خاطر رهن از بين نمى رود مگر آن كه مالك اجازهداده باشد كه مال در دست او باقى بماند كه بنا بر اقوى يا همين اجازه ضمانتش را ازبين مى برد، و همچنين است اگر اذن راهن به بقاء عاريه در دست مرتهن از همين ارتهانش ‍استفاده شود همچنانكه بعيد نيست كه ارتهان متضمن چنين اذنى باشد از راهن مسئله و اينكهمى داند اذان در بقاء ضمانت مرتهن را از بين مى برد، و اگرمال الرهانه به خاطر اداء دين و يا ابراء طلبكار و يا علتى نظير اينها فك شد از آنمال الرهانه در دست مرتهن امانتى مالكى در دست او باقى مى ماند و واجب نيست فوران آنرا به مالك رد كند مگر آن كه آن را مطالبه نمايد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گاییدن یعنی چه؟
گاییدن یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
شهرت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز