متوفق

لغت نامه دهخدا

متوفق. [ م ُ ت َ وَف ْ ف ِ ] ( ع ص ) آن که با هم یکی و مجتمع نماید کلام مردم را و آماده سازد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کسی که کلام را جمع نموده و آماده و مهیا سازد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جمله سازی با متوفق

وظيفه سالك الى الله آن است كه خود را به شريف عرضه دارد؛ و چنانچه ميزان درتشخيص صحت و عدم صحت و اعتبار ولا اعتبار حديث، آن است كه آن را به كتاب خدا عرضهدارند و آنچه مخالف آن باشد باطل و زخرف شمارند، ميزان در استقامت و اعوجاج و شقاوتو سعادت آن است كه در ميزان كتاب الله درست و مستقيم درآيد. و چنانچه خلقرسول الله قرآن است،(443) خلق خود را با قرآن بايد متوفق كند تا با خلق ولىكامل نيز مطابق گردد.
مصطفی یافت آبادی فرزند دوم مرتضی خان از اولین خلبانان نظامی ایران بود که در شهریور ۱۳۲۰ در یک نوبت موفق شده بود نیروهای متوفقین را بمباران کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
خوار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز