لبنا

فرهنگ اسم ها

اسم: لبنا (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: lobnā) (فارسی: لبنا) (انگلیسی: lobna)
معنی: درختی که از آن ماده رزینی بدست می آید، میعه، روانی، ( در گیاهی ) درختی که از آن میعه ی سائله به دست می آید، سیلان، [میعه سائله ( در قدیم ) ماده ی رزینی که از درخت میعه و بعضی درختان مناطق حاره به دست می آید و سابقاً مصرف دارویی و صنعتی فراوان داشت، ]

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
لبن (۲ بار)
شیر:. از آنچه در شکمهای چهارپایان است. از میان گیاه جویده و خون به شما شیر خالص و گوارا می‏آشامیم. (اوّل از میان گیاه جویده سپس از میان خون).. در بهشت نهرهائی است از آب تغییرناپذیر و نهرهائی است از شیری که طعم آن متغیر نشده. روشن است که آب و شیر بهشتی پیوسته در یک حال است. اللَّهُمَّ ارْزقْنا. این لفظ دوبار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.

جمله سازی با لبنا

پـيـغمبر اكرم (ص ) فرمود: هيچگاه شير در گلوى كسى گير نمى كند و او را ناراحت نمىنـمـايـد؛ زيـرا خداوند متعال فرموده است: لبنا خالصا سائعا للشاربين (شير خالص وگوارا براى كسانى كه آن را مى آشامند).
47- (( و فى كامل ابن اثير: ودعى له طبيب من بنى الحرث بن كعب فسقاه نبيذافخرج غير متغير فسقاه لبنا فخرج كذلك ايضافقال له اعهد يا امير المؤ منين قال قد فرغت الخ. ))