فعقروها

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عقر (۸ بار)ف (۲۹۹۹ بار)ها (۱۳۹۹ بار)
«عَقَرُوها» از مادّه «عُقْر» (بر وزن ظلم) به معنای اصل و اساس و ریشه چیزی است و «عَقَرْتُ الْبَعِیْرَ» یعنی شتر را سر بریدم و نحر کردم، و چون کشتن شتر سبب می شود که از اصل، وجودش برچیده شود، این ماده در این معنا به کار رفته است; گاهی به جای نحر کردن، پی کردن شتر و یا دست و پای آن را قطع نمودن، تفسیر کرده اند، که در واقع همه آنها به یک چیز باز می گردد. و نتیجه اش یکی است (دقت کنید).

جمله سازی با فعقروها

جـالب ايـنكه در روايات اسلامى مى خوانيم آنكس كه ناقه را از پاى در آورد يك نفر بيشنبود، ولى با اين حال قرآن اين كار را به تمام جمعيت مخالفان صالح نسبت مى دهد و بهصورت صيغه جمع مى گويد فعقروها.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
کافر همه را به کیش خود پندارد
کافر همه را به کیش خود پندارد
بلا
بلا
هنگام
هنگام