علم نمودن

لغت نامه دهخدا

علم نمودن. [ ع َ ل َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) علم کردن. آماده کردن. || برافراشتن. || بادبان کشیدن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به علم کردن شود.

فرهنگ فارسی

علم کردن آماده کردن

جمله سازی با علم نمودن

(رسول خدا) صلى الله عليه و آله فرموده است: (اى مردم دانش بياموزيد كه آموختندانش به خاطر خدا، خشيت وترس از خداست؛ و طلب علم نمودن عبادت است و تدريس دانشتسبيح است؛ و بحث در اطراف مطالب علمى جهاد است؛ و ياد دادن دانش به كسى كه نمىداند صدقه است؛ و بخشش علم براى اهلش موجب تقرب است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اوراکل فال اوراکل فال انبیا فال انبیا فال کارت فال کارت