عقوبات

لغت نامه دهخدا

عقوبات. [ ع ُ ] ( ع اِ ) ج ِ عقوبة. ( اقرب الموارد ). رجوع به عقوبة و عقوبت شود.

جمله سازی با عقوبات

- عن الباقرعليه السلام: إ نّ للّه عقوبات فى القلوب والا بدان، ضنك فى المعيشة و وهن فى العبادة و ما ضرب عبد بعقوبة اءعظم من قسوة القلب (492).
واى بر شما اى علماى بد! كه اعمال ملحدان مى كنيد و اميد مرتبه آنها داريد كه بهشت راخدا به ايشان به ميراث مى دهد و به روش ايمنان از عقوبات الهى مطمئن گرديده ايد، امرخدا موافق خواهش و آرزوهاى شما نخواهد بود و براى مردن به دنيا آمده ايد و براى خرابشدن خانه ها مى سازيد و مزرعه ها آباد مى كنيد، آنچه تهيه مى كنيد از براى وارثانخود مهيا مى كنيد.
تذكّر: دو جمله مزبور را برخى مفسّران مطلق دانسته و گفته اند: لازم اطلاق اين دو جمله اين است كه، نه عذاب دنيوى آنها مانندجزيه تخفيف مى يايبد و نه عذاب اخروى آنها؛ چنان كه نه در دنيا با دفع آفات و بليّات، يارى مى شوند و نه در آخرت با رفع عقوبات از طريق شفاعت (938). البته اين در صورتى است كه مقصود از عذابْ مقابل خزى دنيا نباشد؛ چنان كه در آيه قبل مقابل هم قرار گرفت، وگرنه اطلاق نخواهد داشت.
و در الدّرالمنثور است كه ابن ابى الدنيا در كتاب عقوبات و ابن جرير و طبرانى و ابنمردويه نيز از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت،رسول خدا فرمود: اگر يوسف آن حرفى را كه گفته بود نمى گفت، آن همه در زندانباقى نمى ماند، چون او فرج را از غير خداى تعالى درخواست كرد.
ز سستى در عبادت؛ قال الباقر عليه السلام: انّ للّه عقوبات فى القلوب و الابدانضنك فى المعيشة وهن فى العبادة و ما ضرب عبد بعقوبة اعظم من قساوة القلب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کپه اقلی یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
چیپ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز