عرش رحمان

لغت نامه دهخدا

عرش رحمان. [ ع َ ش ِ رَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کرسی خداوند عالمیان که گرزمان نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). عرش اعلی. عرش شریف.

فرهنگ فارسی

کرسی خداوند عالمان که گرزمان نیز گویند عرش اعلی

جمله سازی با عرش رحمان

برون خانه آن کعبه قبله گاه امم درون خانه این کعبه عرش رحمان است
تو را قصری ست ای خورشید تابان که پهلو می زند با عرش رحمان
آنکه اندر بیشه ی توحید شیر داور است خوابگاهش عرش رحمان است گویی نیست هست
عرش رحمان است رویش، علم الاسما گواست اعتقاد اهل حق این است و قول مصطفی است
پی معراج روحانی برآ زین فرش ظلمانی که تا بر عرش رحمانی ز جذبه نردبان بینی
دل عرش روحانی بود،جان عرش رحمانی بود این اول آن ثانی بود، این مستقر آن مستقل