لغت نامه دهخدا
عبران. [ ع َ ] ( ع ص ) مرد بااشک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || اندوهگین. ( اقرب الموارد ).
عبران. [ ع َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).
عبران. [ ع َ ] ( ع ص ) مرد بااشک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || اندوهگین. ( اقرب الموارد ).
عبران. [ ع َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).
💡 در کتاب مقدس یعقوب با نام دیگر اسرائیل شناخته میشود. از این رو فرزندان او بنیاسرائیل نام دارند. به دلیل اینکه پس از اینکه ده قبیلهٔ شمالی اسرائیل گم شدند، تنها بازماندگان قوم بنیاسرائیل از قوم یهودا هستند. امروزه واژهٔ یهود و بنیاسرائیل و عبری/عبرانی به صورت مترادف به کار میروند حال آنکه بنیاسرائیل و عبرانی شامل تمامی فرزندان یعقوب و یهودی به معنی بازماندگان پادشاهی یهودا است.
💡 حدود دو سال بعد، پادشاه خوابی دید که جادوگران و حکیمان دربار از تعبیر آن عاجز ماندند. در این زمان، جامبر به یاد یوسف افتاد و برده عبرانی را به دربار آوردند. او خواب پادشاه را بدین شیوه تعبیر کرد که ۷ سال فراوانی و ۷ سال قحطی در مصر روی خواهد داد. سپس توصیههایی برای مقابله با این قحطی ارائه کرد.
💡 اعتراف نامه با محتوای دعا و نیایش و طلب بخشایش رامی توان از حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد در ادبیات مصر باستان مشاهده کرد. از حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد نیز در ادبیات آشوری - بابلی، سرودها و دعاهایی مانند مزامیر عبرانی به جا مانده است.