صراء

لغت نامه دهخدا

صراء. [ ص َ ] ( ع اِ ) ج ِ صرایة است. ( منتهی الارب ).
صراء. [ ص َرْ را ] ( ع ص ) صخرةٌ صراء؛ سنگ سخت. ( منتهی الارب ). صماء. ( قطر المحیط ). || حیةٌ صراء؛ مار که دوا نپذیرد. ( منتهی الارب ).
صراء. [ ص ُرْ را ]( ع اِ ) ج ِ صاری. ( منتهی الارب ). رجوع به صاری شود.

جمله سازی با صراء

«حبس» و «مسیب» لقب دومرد بود، که بعداً به «آل حبس» و «آل مسیب» معروف گشتند. این دومرد جنب در جنب و در جوارهم در صحرای پهناوری به نام (الدهنا) که سرسبز و زیبا بود نشستند، سالیان متمادی باهم بودند، منطقه شان پر از غلات وفیر، و چراگاه‌های وافری برای دام‌های دو فریق بود، در صراء و ضراء یار ویاور هم بودند، تا اینکه حادثه أی اتفاق افتاد وبین دو قوم جنگ خونینی رخ داد و بسیاری از دو طرف کشته شدند، بعد از این حادثه، قوم متفرق شدند وهرکس رو بدیاری نمود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز