شهرق

لغت نامه دهخدا

شهرق. [ ش َ رَ ] ( ع اِ ) چرخ جولاهه. ج، شهارق. ( مهذب الاسماء ). ظاهراً معرب چهره است.

جمله سازی با شهرق

با یکی خاصه ز نافت سهل باشد شهرقی با یکی نیمه زهانت سهل باشد انتمار