شمسر

لغت نامه دهخدا

شمسر. [ ش َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کنارک بخش شهرستان چاه بهار. سکنه آن 350 تن. آب آنجا از چاه و باران. محصول عمده آنجا غلات، ذرت، خرما و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جمله سازی با شمسر

رسول خداصلى الله عليه و آله در حركت به سوى مكه چهار يا پنجمنزل از مدينه خارج شده بود كه على عليه السلام را براى منهدم كردن منات فرستاد. آن حضرت منات را منهدم كرد و اموالى را كه در بتكده بود به محضر آن حضرتآورد. از جمله دو تا شمشير به نام مخدم و رسوب كه ابى شمسر غسانى پادشاه غسانهديه كرده بود، آن حضرت هر دو را به على عليه السلام بخشيد. گويند: ذوالفقار يكىاز آن دو شمشير بوده است (654). مرحوم مجلسى از المنتقىنقل كرده انهدام منات بعد از فتح مكه به دست سعدبن زيد بوده است (655).
بنا بر آنچه در صفحه توئیتری اخبار نیروهای مسلح پاکستان اعلام شده ۷ هدف در ۳ نقطه در خاک ایران (سراوان، شمسر و حنق) که مقر تروریست‌ها بوده مورد حمله قرار گرفته‌است. صفحه توئیتری اخبار نیروهای مسلح پاکستان اعلام کرد؛ ۷ هدف در ۳ نقطه در خاک ایران(سراوان، شمسر و حنق) که مقر تروریست‌ها بوده را مورد حمله قرار دادیم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی