لغت نامه دهخدا
سیرالسوانی. [ س َ رُس ْ س َ ] ( ع اِ مرکب ) رفتار شتران آبکش و آن نهایت سست باشد. ( آنندراج ) ( غیاث ):
جان کنند از ژاژخایی تا بگرد من رسند
کی رسد سیرالسوانی در نجیب ساربان.خاقانی.
سیرالسوانی. [ س َ رُس ْ س َ ] ( ع اِ مرکب ) رفتار شتران آبکش و آن نهایت سست باشد. ( آنندراج ) ( غیاث ):
جان کنند از ژاژخایی تا بگرد من رسند
کی رسد سیرالسوانی در نجیب ساربان.خاقانی.
( مصدر ) رفتار شتران آبکش: جان کنند از ژاخایی تا بگردمن رسند کی رسد سیرالسوانی در نجیب ساربان. ( خاقانی )
رفتار شتران آبکش و آن نهایت سست باشد
💡 تا بود سیر السوانی در سفر دور فلک واندران دوران نظیر گاو او گاو خراس