لغت نامه دهخدا
( سومة ) سومة. [ م َ ] ( ع اِ ) بها. || نشان. علامت. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || نشان مرد در حرب. ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ).
سومه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) انتها و حد و طرف. ( آنندراج ). لغت دساتیری است. رجوع به فرهنگ دساتیر شود.
( سومة ) سومة. [ م َ ] ( ع اِ ) بها. || نشان. علامت. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || نشان مرد در حرب. ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ).
سومه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) انتها و حد و طرف. ( آنندراج ). لغت دساتیری است. رجوع به فرهنگ دساتیر شود.
انتها و حد و طرف لغت دساتیری است
سومه (ناندیالا). سومه شهری در شهرستان ناندیالا در استان بولکیمده در بورکینافاسوی غربی مرکزی است جمعیت آن ۳۰۷۳ نفر است.
💡 این خانه در 2 طبقه بنا گردیده است و مشتمل بر دالان ورودی و انباری(چغوم) در طبقه اول و در طبقه دوم دارای تالار( بالکن چوبی) میان سومه( نشیمن میانی) عقب سومه( اتاق نشیمن انتهایی مخصوص اقامت در زمستان) و سرویس های بهداشتی و چغوم می باشد. کلیه اتاق ها و نشیمن ها با در های مزین به نقش برجسته از چوب گردوی محلی از هم منفک میگردد.
💡 این یشت در بزرگداشت و ستایش گیاه همیشه سرسبز هوم که در اوستا با نام هوم که در سانسکریت سومه آمده، سروده شدهاست. هوم یشت در ۳ هات یسنا و۷۱ بند جای داده شدهاست.