زریران

لغت نامه دهخدا

زریران. [ زَ ] ( اِخ ) دهی است به بغداد، ( منتهی الارب ). قریه ای میان حله و بغداد در غربی ایوان کسری ̍ که فرات مغرب و دجله مشرق آن را آبیاری کند. رجوع به یادگار زریران شود. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به مزدیسنا شود.

فرهنگ فارسی

دهی است به بغداد

جمله سازی با زریران

💡 اگر چه یادگار زریران اثری از ادبیات دورهٔ ساسانی است، اما اصل آن به زمان اشکانی می‌رسد. به دو دلیل: یکی اینکه برخلاف سایر متون پهلوی که در آن‌ها معمولاً به اوضاع زمان ساسانی و اوایل دورهٔ اسلامی اشاره شده و از شخصیت‌های آن زمان نام رفته‌است، متن در این مورد سکوت کرده‌است. دلیل دیگر وجود تعداد زیادی از کلمات پارتی در آن است.

💡 ردّ پای سوگنامهٔ داستان زریران را در کتاب‌های مقتل هم (که به بازگویی داستان کربلا می‌پردازد) دیده می‌شوند.

💡 محمدتقی بهار جمله‌بندی قسمت‌هایی از یادگار زریران را مطابق قواعد معمول نثر پهلوی نمی‌بیند و از این‌رو بر این عقیده است که این قسمت‌ها، یعنی جملات خطابی، در اصل منظوم بوده و کل اثر را آمیخته‌ای می‌داند از نظم و نثر که بر اثر مرور زمان، عبارات آن دچار اغتشاش شده و شکل اصلی خود را از دست داده‌است.

💡 به نظر می‌رسد که یادگار زریران در اصل اثری نمایشی بوده‌است که به وسیلهٔ گوسان‌ها به اجرا درمی‌آمده‌است.