زرد رنگ

لغت نامه دهخدا

زردرنگ. [ زَ رَ ] ( ص مرکب ) زرد و مایل به زردی. ( ناظم الاطباء ). آنچه به رنگ زرد باشد. زردفام. ( فرهنگ فارسی معین ). || خجل. شرمنده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زرد و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه به رنگ زرد باشد زرد فام
زرد و مایل بزردی خجل و شرمنده

جمله سازی با زرد رنگ

در تهران تاکسی‌های مربوط به شرکت تاکسیرانی تهران و حومه (دولتی) زرد رنگ اند و تاکسی‌های مربوط به سایر شرکت‌های خصوصی سبز رنگ. اما قرار است به زودی همه تاکسی‌ها در تهران زرد رنگ باشند
دفتر مرگ توسط لایت یاگامی کشف می‌شود، و ریوک او را در بیشتر جاها دنبال می‌کند تا ببیند که لایت چگونه از دفتر استفاده می‌کند. ریوک ظاهری نسبتاً انسان دوستانه دارد. پوست او خاکستری مایل به آبی یا بنفش است، اندام‌هایش به شکل غیرعادی دراز هستند و چشمانی زرد رنگ و برآمده با عنبیه ای سیاه (در انیمه عنبیه سرخ است) دارد.
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ گفتند خداوند خویش را خوان و ازو خواه یُبَیِّنْ لَنا تا پیدا کند ما را ما لَوْنُها که رنگ آن گاو چیست، قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ گفت وی میگوید که آن گاویست زرد رنگ فاقِعٌ لَوْنُها روشن است رنگ آن تَسُرُّ النَّاظِرِینَ نگرندگان را شاد میکند از روشنایی.
در اوستا کشته شدن اژدهای سروور یا شاخدار به دست گرشاسب داستان بسیار مفصلی دارد. این اژدها زرد رنگ و زهردار بود و آدمیان و اسبها را می‌کشت و می‌خورد و گرشاسب توانست او را از پای درآورد. در شاهنامه کشتن یک چنین اژدهایی را سام پدر زال به خود نسبت می‌دهد و در نامه ای برای منوچهر آن را می‌نویسد.
پس از آنكه ورقه زرد رنگ پيمان نامه حكميت توسط اشعث بن قيس به گروههاى مختلفسپاهيان اميرالمؤ منين عليه السلام در نبرد صفين عرضه شد فريادهاى اعتراض از هر سوبلند شد.
مربع زرد رنگ در زمینه سفید، تیره‌تر از همان مربع زردی است که در زمینه سیاه قرارگرفته‌است. زرد در زمینه سفید دارای اثری ملایم و نمودی گرم است، در حالی که در زمینهٔ سیاه، مربع زرد درخشندگی فوق‌العاده پیدا می‌کند و نمودش سرد است و به طرف بیرون حرکت می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ویو
ویو
نجورسن
نجورسن
میسترس
میسترس
اوشاخ
اوشاخ