لغت نامه دهخدا
زدبر. [ زَ ب َ ] ( ع اِ ) مانند زأمج و زأبر بمعنی «همه » است. گویند: اخذت الشی بزدبره؛ یعنی گرفتم همه آنرا. ( از جمهره ابن درید ج 3 ص 480 ).
زدبر. [ زَ ب َ ] ( ع اِ ) مانند زأمج و زأبر بمعنی «همه » است. گویند: اخذت الشی بزدبره؛ یعنی گرفتم همه آنرا. ( از جمهره ابن درید ج 3 ص 480 ).
💡 شه ختمی مآب از کرده او گره زدبر جبین و چین بر ابرو
💡 شفق را جامهٔ خونی کشیده زدبران شکل مامونی کشیده